حجم مبنای یک سهم، حداقل تعداد سهام یک شرکت است که باید در طول یک روز معاملاتی، خرید و فروش شود تا قیمت آن سهم بتواند بر اساس سقف دامنه نوسان، افزایش یا کاهش پیدا کند.
هدف از تعیین حجم مبنا این است که سرمایه گذاران اطمینان داشته باشند که نوسانات قیمت سهام در نتیجه خرید و فروش تعداد مشخصی از سهام شرکت صورت گرفته است و در نتیجه وجود حجم میتواند مانع از ایجاد قیمتهای غیر واقعی و کاذب در بازار میشود.
در واقع، حجم مبنا یکی از قوانینی است که به عنوان یک عامل کنترلی در برابر نوسانات شدید قیمت سهام وضع میشود. حجم مبنای یک سهم در واقع تعداد سهمی است که باید در طول یک جلسه معاملاتی خرید و فروش شود. با رسیدن به حجم مبنا قیمت پایانی آن سهم، برابر با میانگین وزنی قیمت در آن روز میشود.
تاثیرحجم مبنا بر قیمت پایانی
قیمت پایانی همان قیمتی است که شروع خرید و فروش در روز معاملاتیِ بعد با توجه به آن قیمت انجام خواهد شد و مبنای روز معاملاتی جدید قرار خواهدگرفت. قیمت پایانی توسط فرمول میانگین وزنی محاسبه میشود و برای اثرگذاری حجم مبنا بر این قیمت و محاسبه قیمت آغازین، از فرمول زیر استفاده میشود:
محاسبه حجم مبنای شرکتهای بورسی و فرابورسی
حجم مبنای شرکتهای بورسی
طبق مصوبه سازمان بورس و اوراق بهادار که از اسفند ماه سال ۱۳۹۸ اجرایی شده است، حجم مبنای کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران درصدی از تعداد سهام شرکت است.
شرکتی با سرمایه کمتر از ۲۰ هزار میلیارد ریال را در نظر بگیرید، ابتدا تعداد سهام شرکت را در عدد ۰.۰۰۰۴ ضرب میکنیم. عدد بهدستآمده حجم مبنای شرکت مورد نظر است. اما لازم است به یک نکته توجه کنیم و این عدد را در قیمت پایانی سهم درآخرین روز معاملاتی هر هفته (روز چهارشنبه) ضرب و محاسبه و از اولین روز معاملاتی هفته بعد اعمال میشود؛ حالا سه حالت پیش میآید:
اگر عدد بهدستآمده در آخرین روز کاری هفته عددی بین ۵۰ میلیارد ریال و ۱۰۰ میلیارد ریال بود، حجم مبنا برای شنبه همان عدد بهدست آمده در مرحله اول بالاست.
اگر عدد بهدستآمده کمتر از ۵۰ میلیارد ریال بود، حجم مبنا برای شنبه برابر میشود با ۵۰ میلیارد ریال تقسیم بر قیمت پایانی روز چهارشنبه.
اگر عدد بهدستآمده بیشتر از ۱۰۰ میلیارد ریال بود، حجم مبنا برای شنبه برابر میشود با ۱۰۰ میلیارد ریال تقسیم بر قیمت پایانی روز چهارشنبه، در صورتی که تعداد سهام شرکت ۲۰هزار میلیارد ریال و بالاتر باشد، حداکثر ارزش مبنامعادل ۱۲۰میلیارد ریال در نظر گرفته میشود
همانند دیگر شاخصهای بورسی، حجم مبنا در صفحه مربوط به نماد هر شرکت در سایت Tsetmc قابل مشاهده است و نیازی به محاسبات اشاره شده در بالا نیست.
حجم مبنای شرکتهای فرابورسی
تا قبل از ۱۲ اسفندماه سال ۱۳۹۸، حجم مبنای کلیه شرکتهای فرابورسی برابر یک در نظر گرفته میشد، اما بعد از این مصوبه، قانون حجم مبنا شامل شرکتهای حاضر در بازارهای اول و دوم و پایه فرابورس نیز اعمال شد و حجم مبنای آنها نیز مانند حجم مبنای شرکتهای بورسی محاسبه میشود.
با این تفاوت که در خصوص شرکتهای فرابورسی موجود در بازار پایه، حداقل ارزش مبنا در تابلوهای زرد، نارنجی و قرمز این بازار به ترتیب معادل ۲۰,۱۰ و ۵ میلیارد ریال در نظر گرفته شدهاست و در مورد سایر شرکتهای فرابورس، جزئیات این قانون مشابه بازار بورس است.
قانون حجم مبنا از زمان شکلگیری آن یعنی سال ۱۳۸۲ تاکنون بارها دستخوش تغییر شدهاست. محاسبه حجم مبنا در حالت کلی از فرمول زیر پیروی
اما درصد اعلام شده در فرمول فوق، طی سالیان دستخوش تغییراتی شد و در برههای از زمان به صورت ۱۵٪، در برههای دیگر به صورت ۲۰٪ و در مقطی نیز به صورت ۱۰٪ بیان شد.
تاثیرات مثبت و منفی حجم مبنا بر معاملات بورس
در یک جمله میتوان گفت، تاثیر اصلی حجم مبنا بر معاملات بورس جلوگیری از افزایش یا کاهش ناگهانی قیمت سهام است. در بازار بورس ایران، حجم مبنا به عنوان یک عامل محدودکننده نوسانات معاملات به کار گرفته میشود.
وجود حجم مبنا به معاملهگران بازار این اطمینان خاطر را میدهد که نوسانات قیمت بازار به دنبال خرید و فروش تعداد مشخصی از سهام به وجود آمده است. این موضوع سبب شده تا در بازار قیمتهای کاذب ایجاد نشود. در حالیکه اگر حجم مبنا وجود نداشته باشد معامله سهامهای شرکت حتی اگر محدود باشند، بر قیمت پایانی اثر خواهد داشت.
برخی سرمایهگذاران و معاملهگران بازار بر این باورند که اعمالی محدودیتهایی مانند حجم مبنا باعث محدودیت بازار میشود. براساس نظر این افراد، بهتر است قیمتها تنها براساس میزان عرضه و تقاضای هر سهم تعیین شوند.
حجم مبنا باعث میشود که شیب تند قیمتی (صعودی یا نزولی) در سهام به وجود نیاید. سهم باید به مرور مسیر صعودی یا نزولی را طی کند. بنابراین کمتر شاهد قیمتهای کاذب در بازار بورس ایران هستیم. پس اصلیترین مزیت حجم مبنا کنترل بازار و کاهش سفتهبازی است.
سرمایهگذاران در بازارهای مالی همواره از قیمتگذاری براساس عرضه و تقاضا استقبال کرده اند. در بیشتر بازارهای جهانی، بحث ارزش ذاتی کالا، خدمات، سهم یا هر چیزدیگری اصلا مطرح نمیشود، بلکه میزان تقاضا تعیینکننده ارزش است. در این تفکر، مباحث بنیادی اصلا مطرح نیست. اما وجود قوانینی مانند دامنه نوسان و حجم مبنا باعث محدودیت در بازار شده و سرمایهگذاران با این نوع تفکر را راضی نمیکند.
برای بررسی دومین مشکل حجم مبنا در بورس، شرایطی را در نظر بگیرید که صف خرید یا فروش در سهمی تشکیل شده است. در این ظرایط، مقدار زیادی سرمایه بلوکه شده و روند (صعودی یا نزولی) کند میشود. حجم معاملات پایین آمده و اصلا نوسانی در سهم مشاهده نمیشود. در واقع، حجم مبنا و دامنه نوسان اجازه مانور در محدوده خاصی را داده و سهم به سقف یا کف این محدوده رسیده و دیگرنمیتواند حرکت کند.
البته تدابیری هم برای این شرایط وجود دارد. مثلا اگر سازمان بورس این وضعیت را حقیقی بداند، برای مدتی محدود (مثلا یک روز) سهم را بدون لحاظ کردن حجم مبنا و دامنه نوسان باز میکند. بنابراین، معاملات مجددا جریان پیدا کرده و سهم براساس عرضه و تقاضا قیمتگذاری میشود.
جمع بندی
حجم مبنای یک سهم برابر است با حداقل تعداد سهام یک شرکت که باید در طول یک روز معاملاتی، خرید و فروش شود تا قیمت آن سهم بتواند بر اساس سقف دامنه نوسان، تغییر کند. هدف از تعیین حجم مبنا این است که سرمایهگذاران اطمینان داشته باشند نوسانات قیمت سهام، در نتیجه خرید و فروش تعداد مشخص و قابل توجهی سهم صورت گرفته است.
چرا که در غیر این صورت، معامله حتی چند عدد از سهام یک شرکت نیز میتواند قیمت سهام آن شرکت را تحت تأثیر قرار داده و منجر به ایجاد قیمتهای غیرواقعی و کاذب شود.
نظری ثبت نشده، شما اولین نظر را ثبت کنید